زندگی ساختنی است

زندگی ساختنی است نه ماندنی... بمان برای ساختن... نساز برای ماندن......

ساده ترین کار جهان این است که خود باشیم و دشوارترین کار جهان این است که کسی باشیم که دیگران می خواهند.....

هیچگاه مغرور نشو.....برگها وقتی می ریزند که فکر می کنند طلا شده اند.....

باران باش و ببار...... مپرس پیاله های خالی از آن کیست.....

هزاران دهقان برای آمدن باران دعا کردند....اما....خداوند به فکر کودکی بود که کفش هایش سوراخ بود......و این است حکمت خداوند تعالی....

مهربانی را در نگاه منتظر کودکی دیدم که آب نباتش را به دریا انداخت تا آب شیرین شود.......

[ سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:, ] [ 12:37 ] [ مهدی اسماعیلی ]
[ ]

یاد آن روز

- یاد آن روز که در صفحه شطرنج دلت شاه عشق بودمو با کیش رخت مات شدم

-گاه یک لبخند آنقدر عمیق میشود که گریه میکنم گاه یک نغمه آن قدر دست نیافتنی است که با آن زندگی میکنم گاه یک نگاه آن چنان سنگین است که چشمانم رهایش نمیکنند گاه یک عشق آن قدر ماندگار است که فراموشش نمیکنم



-لبریزتر از هزار پیمانه شدیم دیوانه‌تر از هزار دیوانه شدیم دیدیم گلی به روی ما می‌خندد از پیله درآمدیم و پروانه شدیم


-اینگونه زندگی کنیم: شاد اما دلسوز. ساده اما زیبا. مصمم اما بی خیال. مهربان اما جدی. سبز اما بی ریا. عاشق اما عاقل

-در خواب ناز بودم شبی دیدم کسی در میزند.. در را گشودم روی او دیدم غم است در میزند. ای دوستان بی وفا از غم بیاموزید وفا غم با همه بیگانگی هر شب به من سر میزند

-ای کسانی که مامور دفن من هستید مرا درتابوتی سیاه بگذارید تا همه بدانند هرچه سیه روزی بود من کشیدم چشمانم را باز بگذارید تا همه بدانند که چشم براهش بودم و دستم را از تابوت بیرون بگذارید تا همه بدانند چیزی با خود نمی برم یک دسته گل پژمرده روی مزارم بگذارید تا همه بدانند جوانی بودم ولی زود پژمردم...



-نگاه ساکت باران بروی صورتم

[ سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:, ] [ 12:35 ] [ مهدی اسماعیلی ]
[ ]

خیــــــــلی دوســــــــــت دارم ... عاشقـــــــــــتم

می خواستم کلی جمله ادبی سر هم کنم و بنویسم امــــا...یه چیزی بهم گفت اونا فقط واژه ان یه قطار واژه بی مصرف... هرچی رک تر بهتر ..
خدایا اصن می دونی چیه؟
خیــــــــلی دوســــــــــت دارم ... عاشقـــــــــــتم
حرفی داری؟{-15-}
هوم؟

 

[ سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:, ] [ 12:31 ] [ مهدی اسماعیلی ]
[ ]

دیوانه

دیوانه نمی گوید دوستت دارم
دیوانه می رود تمام دوست داشتن را
به هر جان کندنی
جمع می کند از هر دری
می زند زیر بغل
می ریزد پای کسی که
قرار نیست بفهمد دوستش دارد...
[ سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:, ] [ 12:29 ] [ مهدی اسماعیلی ]
[ ]

سلام دوستان من امیر هستم

به نظر شما عشق بهتره یا دوستی ؟

نظراتتونو واسم بزارین تا بزارمش تو سایت


[ 14 اسفند 1391برچسب:, ] [ 23:50 ] [ مهدی اسماعیلی ]
[ ]

اینم یه مطلب خوندنی در مورد خانم ها

مطلبي خواندني از رازهایی درباره ی خانمها که آقایون از آنها بی خبرند

وقتی زنی عاشق می‌شود ، احساس زیبایی و زنانگی در او به چندین برابر می‌رسد
یک زن همیشه دوست دارد از عشق همسرش نسبت به خودش مطمئن شود
بسیاری از زنان به این علت که نمی‌خواهند کسی ایشان را نیازمند بداند ، نیازهایشان را انکار می‌کنند


1-یک زن هرگز از ابراز عشقهای مرد زندگیش خسته نخواهد شد.به زبان آوردن دوستت دارم موجب می‌شود که زن به عشق واقعی مرد زندگیش پی ببرد و آن را احساس کند.



2-یک زن به دریافت عاشقانه چند شاخه گل ، هدایای کوچک و ابراز عشقهای بی اختیار ، عشق می‌ورزد.



3-زمانی که مردی به زنی چند شاخه گل تقدیم می‌کند و یا یادداشت های عاشقانه اش را نثارش می‌دارد ، به آن زن اجازه می‌دهد تا بداند تا چه اندازه منحصر به فرد است.



4-وقتی زنی عاشق می‌شود ، احساس زیبایی و زنانگی در او به چندین برابر می‌رسد.



5-نوازش یک زن به او قدرت و انگیزه برای زندگی کردن می‌بخشاید.



6-یک زن همیشه دوست دارد از عشق همسرش نسبت به خودش مطمئن شود.



7-پیش از اینکه زنی قادر به احساس عمیق برقراری رابطه جسمانی باشد ، به احساس عشق ، نوازش و ملاطفت نیاز دارد.



8-زنان ابتدا کیمیای روح و عاطفه را احساس می‌کنند و بعد به کیمیای جسم پی می‌برند.



9-هدف یک زن در برقراری رابطه جسمانی ، شور شهوانی نیست. بلکه مقصود او لذت بردن از صمیمیت ، عشق و ملاطفت در کنار شور جسمانی است.



10-هنگامی‌که زنی بداند فقط اوست که راه به قلب شریک زندگیش دارد ، در عرش سیر خواهد کرد.



11-یک زن هرگز مشکلاتش را دسته بندی نمی‌کند ، در صورتی که زمانی که غمگین و ناراحت باشد ، تمامی‌مشکلاتش از کوچک و بزرگ به دلش هجوم می‌آورند.



12-یک زن هنگامی‌سکوت می‌کند که دردهای نهفته در دلش بسیار عمیق است و یا اینکه به مرد مقابلش آنقدر اعتماد ندارد که سخن دل با او بگوید.



13-وقتی مردی با دلسوزی و توجه به مشکلات زن گوش می‌سپارد و از ارائه راه حل می‌پرهیزد ، احساس عشق و بلوغ را در او دو چندان می‌کند.



14-مردان و زنان در برابر فشارهای عصبی واکنش های متفاوتی از خود نشان می‌دهند.دراینگونه مواقع زن نیازمند نزدیکی و درک طرف مقابلش می‌باشد ، در صورتی که مرد به تنهایی احتیاج دارد.



15-هنگامی‌که اظهارات و اعمال زنی بیهوده تلقی می‌گردد ، او برای مطرح شدن شروع به ابراز نظریات مخالف و عدم توافق می‌کند.



16-به جرات می‌توان گفت به جز در موارد انگشت شماری ، هیچ چیز بیش از سخن گفتن بر علیه یک زن به او آسیب نمی‌رساند.



17-زن درست مثل یک موج است ، به هنگامی‌که عشق در قلبش به ظهور می‌نشیند ، اعتماد به نفسش در حرکتی مواج به اوج می‌رسد.



18-هنگامی‌که موج احساسات یک زن به اوج می‌رسد ، به هیچ عنوان محدودیتی در ارائه عشق نمی‌بیند.



19-مردها همواره باید بدانند که هر گاه زنی رنج و عصبانیت خود را بیرون بریزد و آشکار نماید ، احساس آسایش و آرامش بیشتری می‌کند.



20-این نکته را به خاطر بسپارید که هر گاه زنی در اوج فوران خشم و غم قرار گرفته باشد ، به هیچ عنوان تقصیری را به گردن نمی‌گیرد.



21-وقتی زنی از موضوعی می‌رنجد ، مرد باید ضمن همدردی با او نشان دهد که برای غم او نگران است ، سپس سکوت اختیار کند تا آن زن بتواند احساس همدردی اش را حس کند.



22-دردناک ترین مسائل برای بعضی از زنان ، عدم پذیرش ، قضاوت نادرست و ترک شدن است ، چراکه امکان دارد این باورها در عمق ضمیر ناخودآگاهشان آنان را به سوی این تصور نادرست سوق دهد که لیاقتشان بیش از این نیست.



23-ماهیت یک زن ، درخواست تایید امور است.



24-در صورتی که مردی در مقابل پیشنهادات یک زن از خود مقاومت نشان دهد ، زن با این حال که مفهوم این مقاومت را درک می‌کند ، اما هیچ گونه توجهی به آن نشان نمی‌دهد.ولی در این زمان احساس می‌کند که مرد به او احترام نمی‌گذارد.



25-بسیاری از زنان به این علت که نمی‌خواهند کسی ایشان را نیازمند بداند ، نیازهایشان را انکار می‌کنند.



26-حتی در صورتی که زنی بپندارد نیازها و خواسته هایش برآورده نخواهند شد ، اجتناب از بیان آنها و قصد انجام دادن تمام کارها به تنهایی ، اشتباه بزرگی است.



27-یک زن باید بیاموزد که چطور نیازها و تمایلات خود را بدون نکوهش و یا تزلزل ابراز دارد و این نکته از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.



28-امروزه بسیاری از زنان از اینکه عشق می‌ورزند ، اما در عوض چیزی دریافت نمی‌کنند ، رنج می‌کشند ، آنان به دنبال وقفه ای می‌گردند تا در این زمان تنها به خود بیندیشند و توجه کنند و در خلال آن وجودشان را بهتر کنکاش و کشف کنند.



29-یک زن جوان در اوج جوانی مایل است برای برآوردن تمایلات شریک زندگیش خودش را فدا کند.



30-یک زن بطور ذاتی از توانایی نامحدودی در شاداب ساختن دیگران برخوردار است .اما وقتی آن زن لبخند می‌زند ، لبخندش به این معنا نیست که در اوج شادابی و خوشحالی قرار دارد.



31-همیشه زنان به همان اندازه ای که در توان دارند.بخشش می‌کنند و در این زمان به خاطر می‌آورند هنگامی‌که آنان به بخشش نیاز داشتند ، تا حدودی کمتر از این اندازه ، به ایشان بخشیده شده است.



32-اغلب زنان با آنچه همسرشان می‌خواهد به راحتی موافقت می‌کنند ، اما این کار به این معنا نیست که خواسته همسرشان دقیقا همان باشد که آنان می‌خواهند.



33-یک زن ، هرگز به کارهای خودش و همسرش امتیاز نمی‌دهد ، بلکه شوهرش را آزاد می‌گذارد و تصور می‌کند او نیز به همین ترتبیب آزادش گذاشته است.



34-وقتی زنی به ثبت امتیازات می‌پردازد ، ممکن است موضوع بسیار کوچکی در نظرش به اندازه امری بسیار بزرگ به شمار آید.پس امکان دارد یک شاخه گل سرخ بتواند برای شما امتیازات فراوانی به همراه داشته باشد.

35-لحظاتی که مرد ، دستهای زنی را در دست می‌گیرد و او را لمس می‌کند ، لحظاتی هستند که زن به آنها عشق می‌ورزد.

[ 14 اسفند 1391برچسب:, ] [ 23:50 ] [ مهدی اسماعیلی ]
[ ]

دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد.. پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد.

در آن روزها، حتی یک سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می کرد. او که ساختن ستاره های کاغذی را یاد گرفته بود هر روز روی کاغذ کوچکی یک جمله برای پسر می نوشت و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا می کرد و داخل یک بطری بزرگ می انداخت. دختر با دیدن پیکر برازنده پسر با خود می گفت پسری مثل او دختری با موهای بلند و چشمان درشت را دوست خواهد داشت...

[ 14 اسفند 1391برچسب:, ] [ 23:50 ] [ مهدی اسماعیلی ]
[ ]

اگه پسرا با جنبه بشن چی میشه!


1.هر پسری فقط یه دوست دختر داشت(و از اونجایی که امار تعداد دختران از پسران

بیشتره،سر تعداد کثیری از دختران بی کلاه می موند و لذا جنگ جهانی سوم بین دختران اتفاق می

افتاد).

2.هر پسر هفته اول اشنایی با یه دختر به خواستگاریش می رفت(لذا دوران خوش دوستی

و استرس های قرار ملاقات از بین می رفت).

3.فشار بر روی دختران برای قبول شدن در دانشگاه به شدت افزایش می یافت.

4.بوی ترشی کشور رو بر می داشت (لذا مشکلات زیادی برای شهرداری پیش می

یومد).

5.ازدواج برای دختران تبدیل به ارزو و رویای شبانه می شد.

6.برای گرفتن گل از دست عروس در عروسی خون و خونریزی راه می افتاد.

7.مانتو ها تنگ تر،جوراب ها کوچیک تر،شلوارها کوتاه تر و روسری حذف می شد.

8.شوهر مثل قند و پنیر کوپنی می شد و صف های طولانی برای گرفتن آن به وجود می

امد.


* نتیجه : پس به این نتیجه می رسیم که پسر ها همین طور بی جنبه باقی بمونن هم برای دخترا

بهتره هم برای تمدن و جامعه بشری.
[ 14 اسفند 1391برچسب:, ] [ 23:50 ] [ مهدی اسماعیلی ]
[ ]

متولدین ماه های مختلف و عشق


متولدین  ماه های مختلف و عشق


متولدین فروردین ماه :
به سوی من بیا
تا تو را حس کنم
و دنیا خواهد دید
داستان عشقی سوزان را
که شعله اش در قلب من خواهد بود

به هنگام عاشقی گویی در دنیای شوالیه ها و پرنسس ها سر می کند.

قلب او عاشق است و در عشق پا بر جاست.


متولدین اردیبهشت ماه :
عشق را در چشمان من بنگر
چهره ی بر افروخته ام را ببین و عشق را حس کن
به صدای نفس های من گوش کن
و بشنو ترانه ی عشق را

عاشقی بی قرار است و کمرو ولی پر شهامت.

موسیقی بر او تاثیر فراوان دارد.

متولدین خرداد ماه :

با من به رویا بیا به رویای عشق
بیا تا بر فراز بلندترین کوه گام نهیم
بیا تا در ژرف ترین اقیانوس شنا کنیم
بیا تا به دورترین ستاره ها پر کشیم
بر عشق ما هیچ چیز ناممکن نیست

بهترین عاشق دنیاست و گفتارها و دل او پر ز رویاهای عاشقانه است.


متولدین تیر ماه :

بهشت هیچ است
در برابر گام برداشتن در کنار تو
در شبی زیبا
زیر نور ماه

دلی نازک و پر ز محبت دارد و از دل سوختن می هراسد.


متولدین مرداد ماه :

گویی خورشید گرمای خود را از دست داده است
و گل های سرخ عطری ندارند
و ستارگان دیگر نمی خوانند
آن گاه که چشم می گشایم و می بینم
با تو نیستم

عاشق پیشه است و بی عشق زندگی نمی کند.


متولدین شهریور ماه :

شاید به نظر برسد که عاشق نیستم
شاید به نظر برسد که نمی توانم عاشق باشم
شاید به نظر برسد که حتی نمی خواهم عاشق باشم
ولی نه در برابر عشقی مانند عشق من به تو
که تا آخرین لحظه عمر آن را در قلبم نگاه خواهم داشت
عشق او شعله ای کوچک ولی جاودان است و در پی عشقی حقیقی است.

متولدین مهر ماه :

با پر شورترین گفتارهای عاشقانه
با ماجراهای عاشقانه ای که خواهیم داشت
با فداکاری هایم در راه عشق به تو
خواهی دید که چگونه دوستت دارم

در امور عشقی ورزیده است و زندگی اش پر ز ماجراهای عاشقانه است . . .

زن متولد مهر عشق خود را در عمل نیز به اثبات می رساند.

متولدین آبان ماه :

در التهاب شنیدن ترانه ی گام های تو هستم
که به سوی من می آیی
و عاشقم بر انتظار آن لحظه که تو را در کنار خود حس کنم
دوستت دارم

هیجان عشق برای او زیبا و پر جاذبه است و در عشق صادق است.


متولدین آذر ماه :

نجوایی از سوی تو
نگاهی کوتاه از تو
لبخندی شیرین بر لبان زیبایت
و من خود را غرق در عشق می یافتم

خوش بین است و راستگو. شاید نگاهی شاعرانه به عشق داشته باشد.


متولدین دی ماه :

روزها ماه ها و سال ها می گذرند
و شاید هیچ چیز عوض نشود
جز من
که بیش از پیش عاشق گشته ام

شاید در ظاهر بی احساس باشد ولی قلبی گرم و پر ز عشق دارد.


متولدین بهمن ماه :

می خواهم آزاد زندگی کنم
بسان پرندگان مهاجر
ولی قفسی ساخته از عشق تو
جایی است که همواره رو به آن خواهم داشت

عشق خود را دیر ابراز می کنى و عاشق آزادی است. اولین عشق او قلبش را به تپش در می آورد و هرگز فراموش نخواهد شد.


متولدین اسفند ماه :

من آنی نیستم
که بی عشق زندگی را سر کنم
آن گاه که در رویایی عاشقانه هستم
و چشمانم را می گشایم
و عشق رویایی ام را در تو می بینم

در عشق بی نظیر است.جذاب و پر نشاط است.احساساتی و رویایی است.
[ 14 اسفند 1391برچسب:, ] [ 23:50 ] [ مهدی اسماعیلی ]
[ ]

پسر بیچاره تو جواب مادرش

مامان باشه من ازدواج می کنم این هم مشخصات زن مورد نظرم

منتها دیگه خیلی اسرار می کنید

چی بگم؟

رشد قارچی امار طلاق و رشد منفی امار ازدواج در جامعه ما ؛ همچنین عدم تناسب تعداد دختران نسبت به پسران (به ازای هر پسر پنج دختر)بنده از جان گذشتگی می کنم و تن به ازدواج می دهم

در همین راستا از تمامی علاقه مندان به وصلت و واجدین شرایط دعوت به عمل می آید مشخصات خود را تا پایان وقت اداری امروز ایمیل ارسال کنند تا 30سال دیگه که من پول دار شدم عقد بگیرم


نکات مهم :

محدودیت سنی:

فقط 19 تا 22 سال(برای حفظ جمع محوری عزیزانی که سنشون بالاتر هستش میتونن به عنوان خواهر در معیت و پا در رکاب ما باشن : فرهنگیان میگن فیمیل فرند)

حد اقل مشخصات:الف)

قد   165 تا 170    

وزن   50 تا 60 بیشتر نباشد

هاااااااا توپ فوتبال که نمیخوام زن می خوام

اندام برزیلی

چهره متناسب و دوست داشتنی

تیپ تینیجر (البته خودمم اخرش نفهمیدم چیه ولی چون مود شده منم از همونا میخوام)

لباس مارکپوش باشه حتما

تمایل به عطر های زنانه(خوشم نمیاد مردونه بزنه)

حتما دامن پوش باشه اونم بلند (اخه شلوار برای مرده دامن برای زن خوشت میاد منم رژ لب بزنم؟)

رنگ پوستش یا برنزه باشه یا سفید ؛ وسط نداره بگی من سبزه ام

رنگ چشم ترجیحا رنگین(آبی باشه بهتره شنیدی می گن اسمش ثریاست چشاش هم رنگ دریاست         خوبه خوبه حالا نمیخواد برقصی)

ابدا ؛ تاکید میکنم ابدا عینکی نباشه (اقا لنزم همون عینکه دیگه منتها این توشه اون روش)

دماغش عملی نباشه

مادرش نباید چاق باشه

استخون درشت حتما ( پس فردا پسرمونم میکشه به این دیگه )

مو حتما بلند تاکید میکنم حتما بلند باشه

رقصش عالی باشه ( مثل جینگیل جوادا نرقصه)

حتما رنگ روشن بپوشه (صبح تا شب عزادار نباشه همش سیاه)

ابروهاش حتما پر باشه که بعد از یه مدت بتونه مدلشو عوض کنه حوصله مون سر نره

رویش موهاش کم باشه ( من پول ندارم هر روز بدم بره آرایشگاه)

صداش نرم باشه ؛ چیطوری بگم ناز داشته باشه ؛ خشانت نداشته باشه ( بابا اادم میخواد تلفنی حرف بزنه سکته نکنه زبانم بلد نبود حتما لهجه نداشته باشه)

پیشونیش بلند باشه

پاهاش (انگشتای پاش)قشنگ باشه که تابستون صندل پوشید آدم یاد اون یارو چی بود اسمشو فراموش کردم بابا همونی که تو فیلم ارباب حلقه ها بازی میکرد نیفته

ب)مشخصات مالی:

تک دختر باشه (حالا داشتم یه خواهر داشته باشه برادر نداشته باشه که پس فردا میراث خور بشه)

ترجیحا پدرش بالای 65 باشه

یا سیگاری باشه یا سابقه ی سکته قلبی یا مغزی یا سرطان داشته باشه

باباش یه ماکسیما یا پرادو یا رونیز داشته باشه حالا سوناتا هم بود ایبی نداره دیگه خیلی کم یه زانتیا یا مزدایی داشته باشه فردا برای ماشین عروس ابرومون نره

موبایل 0912 خوب آنتن بده (گوشی حتما نوکیا)

خودش حتما شاغل باشه (بابا این حرفای سنتیو بزارید کنار تو هزاره ی سوم زن ومرد باید دوشا دوش هم کار کنن)

مهریه یک سکه بهار آزادی اونم به نیت خودش

جهیزیه درست وحسابی بیاره شامل موارد زیر باشه:

مبل نشیمن - مبل پزیرایی - مبل نهار خوری - مبل آشپز خونه - سرویس قابلمه تیفال باشه - سرویس چاقو و قاشق چنگالش زروینگر - یخچال حتما ساید بای ساید باشه ازینایی که یخ تیلینگ تیلینگ تف میکنن بیرون رنگشم استیل باشه - سرخکن - توستر - سانویچ میکر - وسایل برقی آشپز خونه هم یا مولینکس یا سامسونگ یا دوو (بر نداری چرخ گوشت و آبمیوه گیری پارس خزر بیاری) - لوازم صوتی و تصویری کامل - سینما خانوادگی با این تلویزیونای فلت سامسونگ یا سونی باشه - لباسشویی کنوود - اجاق گاز اگه خارجی نمیاره یا پادیسان یا سینجر(اطلاعات تکمیلی رو بعدا به اطلاع میرسونم)

ج)مشخصات تحصیلی:

حتما یا کنکوری باشه یا دانشجو

دانشجوهای محترم دانشگاه آزاد در صورتی که تعهد کتبی از خانوادشون داشته باشن که شهریه دانشگاهشون تا قرون آخر پای اوناس میتونن ثبت نام کنن

ترجیحا دانشجوی کامپیوتر یا رشته های مشابه فنی که پولساز باشه

با تشکر از این که سعی در تطابق خود با شرایط با لا دارید با چهار نفر از کسانی که شرایط بالا را داشته باشند ازدواج صورت خواهد گرفت و دیگر شرکت کنندگان فله ای صیغه

[ 14 اسفند 1391برچسب:, ] [ 23:50 ] [ مهدی اسماعیلی ]
[ ]

نمی خواهم بمیرم

اندیشه هایم را نمی خواهم بمیرم

پائیز ابری را نمی خواهم بگیرم

باران ببارد از شرارت یا که تهمت

آویزه ی گوشم شده از حلقه سیرم

آواره کوی وبیابانت شد این دل

من یک مسافر  یک مسافر یک سفیرم

دنیا پرستی عادت دیرینه ی ما است

لبیک حق واجب ولی من یک اسیرم

حس میکنم بوی گلاب وسدر وکافور

من میروم اما نمی خواهم بمیرم

[ 14 اسفند 1391برچسب:, ] [ 21:25 ] [ مهدی اسماعیلی ]
[ ]

شانه به شانه با تن تو

سلام دوستان خوبم که حوصله بخرج میدبن و شعرهای پر از اشکالم را میخونید

ایشالا که حالتون خووووووووووب خوووووووووووووبه یک غزل غلط قلوت براتون دارم

ولی دوسسسسسسسسسسست دارم کمکم کنین تا شاعر بشم بازهم ممنون

هرگز نگنجد در خیالم رفتن تو

در خواب و رویا هم ندیدم خفتن تو

برخیز وبنگر این جهان تازه تر را

روییده گلهای قشنگی از تن تو

برلب سکوت کهنه ی نشکفته دارم

جاری شده اینک غزل با گفتن تو

خاکسترت با من لبا لب خنده میکرد

اما نرفت از خاطر دل شستن تو

در آیینه جاری شدن آسان اما

در هر قدم شانه به شانه با تن تو 

[ 14 اسفند 1391برچسب:, ] [ 21:25 ] [ مهدی اسماعیلی ]
[ ]

سلام بر دوستان با حوصله بعد از یک سفر کوتاه یه سری به وبم زدم دیدم هیچ خبری نیست

حوصله ام سر رفت با خودم گفتم

آمدن تا نیامدن

بودن تا نبودن

خواستن تا نخواستن

فرقش یک نون

آتیش میگرفت خرمن گندم 

[ 14 اسفند 1391برچسب:, ] [ 21:25 ] [ مهدی اسماعیلی ]
[ ]

آرزوی بهشت

میرقصیم

روی شعله ها

و

آرزویمان بهشت

[ 14 اسفند 1391برچسب:, ] [ 21:25 ] [ مهدی اسماعیلی ]
[ ]

کجاست مرد عمل

لالایی مادرانمان

از آدم تا خاتم

عجل الی ظهورک

آمدنش آسان

مرد عمل میخواهد

[ 14 اسفند 1391برچسب:, ] [ 21:25 ] [ مهدی اسماعیلی ]
[ ]

ارزان نفروش

سلام بر همه دوستان خوب وبا حوصله ایام بکام اهل نصیحت نیستم ولی گاهی دلم میگیره چند جمله ای مینویسم شما بدل نگیرید

دوستی میگفت

شاکر باش برای خدا

مخلص برای مادر

عصایی برای پدر

همدم همسر

مربی فرزند

امین همسایه

حامی همسفر

نوازشگر یتیم

سایه برای رهگذر

گفتم جای دوست

دست رو دلم گذاشت وگفت

ارزان نفروش

[ 14 اسفند 1391برچسب:, ] [ 21:25 ] [ مهدی اسماعیلی ]
[ ]

سر چهار سوی عدالت

سلام وتبریک به مناسبت پرچم داری ولی عصر (ع) سیاه مشقهای قدیم را ورق میزدم چشمم به این دل نوشته ام افتاد که ایراد فنی زیادی داره ولی اینجور شعرهاروکه خود جوش میان رو خیلی دوست دارم وتغییر شون نمیدم

 

اي سفر كرده بيا منتظرت ميمانم

بسر آمدهمه طاقت بيا منتظرت ميمانم

سر چهار سوي عدالت چراغي روشن

به هواداري آن منتظرت ميمانم

در حصار  غم و اندوه فتاده دل ما

ديده را شسته به اشك منتظرت ميمانم

مادرم گفت  جهان پر خطرناامن است

دل ما خانه امن است بيا منتظرت ميمانم

خلق را دامن عفت همگي سوخته است

اي برون از همه خلق بيا منتظرت ميمانم

خلق را شهرت حرمت شكني پيشه شده

نه  حرامي نه حلالي بيامنتظرت ميمانم

سر گيسوي پسرتابه كمربافته است

اي فدايت سرمامنتظرت ميمانم

دگر از پرده دريها چه گويم جانا

 پرده افكنده بیا منتظرت میمانم

۸۹/۱/۲۲

[ 14 اسفند 1391برچسب:, ] [ 21:25 ] [ مهدی اسماعیلی ]
[ ]

مردانگی

عجب هندوانه ای

قرمز و تلخ

سنگ آسیابمان کرد 

[ 14 اسفند 1391برچسب:, ] [ 21:25 ] [ مهدی اسماعیلی ]
[ ]

درد عشق

  سلام خدمت دوستان عزیز وبا حوصله امروزا شعر گفتن برام سخت شده به دلشوره های زیر خاکیم چشمکی زدم شاید قلقلکم بدن یک شعر نو بگم اما نشد که ن... یکی شون یک چشمکی زد به دلم نشست اینجا براتون گذاشتم نظر شما برام ارزش داره تا شاید شاعر بشم              

               درد عشق

در حریم دلبران صحبت بیگانه نبود                                                        

  جز صفا وکرم یار دراین خانه  نبود

هرچه گفتیم وشنیدیم زپیمانه عشق                                               

 به جز احوال  گل و نغمه مستانه نبود 

 شمع شرمنده شدازشعله افروخته اش                                   

  تا  سحر در  براو یک  پر   پروانه نبود

  دربيابان مشق نام  لیلیش مجنون  کرد                                            

  شد به صحرادر بدرهمتای دردانه   نبود

   عشق شیرین قوت فرهاد شد تا کوه کند                                

 چون بنا کرد بیستون  را برسرش سایه نبود

   خانه عشق بسوزد که  سوخت خانه من                                

  که   دراین   خانه مرا   همدم وهم دانه نبود

 

 

 

 

 

[ 14 اسفند 1391برچسب:, ] [ 21:25 ] [ مهدی اسماعیلی ]
[ ]

مطلب ارسالی ازmoslem

سلام بر دوستان با حوصله بعد از یک سفر کوتاه یه سری به وبم زدم دیدم هیچ خبری نیست

حوصله ام سر رفت با خودم گفتم

آمدن تا نیامدن

بودن تا نبودن

خواستن تا نخواستن

فرقش یک نون

آتیش میگرفت خرمن گندم

[ 14 اسفند 1391برچسب:, ] [ 20:56 ] [ ]
[ ]

آری

آری از پشت کوه آمده ام…
چه می دانستم این ور کوه باید برای ثروت، حرام خورد؟!
برای عشق خیانت کرد
برای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد
برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند
وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم
می گویند: از پشت کوه آمده!
ترجیح می دهم به پشت کوه برگردم و تنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست گرگ ها باشد، تا اینکه این ور کوه باشم و گرگ!
[ دو شنبه 14 اسفند 1391برچسب:, ] [ 12:16 ] [ مهدی اسماعیلی ]
[ ]

خوش آمد گویی.

به وبلاگ زندگی پاک خوش آمدید. نظرات شما باعث بهبود بخشیدن وبلاگ میشود. باتشکر مدیریت وبلاگ
[ یک شنبه 13 اسفند 1391برچسب:, ] [ 23:41 ] [ مهدی اسماعیلی ]
[ ]